رومینا شکوه زندگی مامان و بابا

رومینای یکی یه دونه ام عاشقتم

دی سال 91 بود که فهمیدم یه نی نی کوچولو دارم اما از وجودش خبرنداشتم وقتی با باباییش واسه اولین بار رفتیم سونو دکتر صدای قلب کوچولوش رو واسمون گذاشت بابایی از خوشحالی گریه کرد خیلی دوست داشتم نی نیمون دختر باشه همش دعا میکردم تا اینکه 6فروردین 92 که 4 ماهم بودرفتیم سونو ودکتر گفت نی نیتون دختر هست از خوشحالی بال درآوردم که به آرزوم رسیدم وخداروشکر کردم بالآخره دخترمون با کلی امروز و فردا کردن و اذیت کردن مامانی 5شنبه 14شهریور 92 ساعت 7 عصر دربیمارستان مادربه دنیا اومد و به زندگیمون نور وامید آورد و اسمش رو رومینا گذاشتیم چون مامانی عاشق اسم رومینا بود الان رومینا نفس 2 سال و 2 ماه و 23 روزشه و یه دختر فووووووق العاده باهوش و پر...
5 آذر 1394
1